جدول جو
جدول جو

معنی مفوض کردن - جستجوی لغت در جدول جو

مفوض کردن
تفویض کردن واگذار کردن
تصویری از مفوض کردن
تصویر مفوض کردن
فرهنگ لغت هوشیار
مفوض کردن
واگذار کردن، سپردن، تفویض کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مشوب کردن
تصویر مشوب کردن
آمیختن، آلوده کردن، گمراه کردن: ذهن او را مشوب کردند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملوث کردن
تصویر ملوث کردن
آلوده کردن آلودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملون کردن
تصویر ملون کردن
رنگین کردن، رنگارنگ کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مفتون کردن
تصویر مفتون کردن
ویا پانیدن شیفته کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مفروز کردن
تصویر مفروز کردن
پخشیده کردن، جدا کردن جدا کردن، تحدید حدود کردن (ملک)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معول کردن
تصویر معول کردن
اوستامیدن تکیه کردن بر اعتماد کردن: (ایمن است از رستخیز افلاک از آنک بر بقای او معول کرده اند) (خاقانی. سج. 517)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مصور کردن
تصویر مصور کردن
نگارندن با نگاره آراستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نفوذ کردن
تصویر نفوذ کردن
در گذشتن و فرورفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشوش کردن
تصویر مشوش کردن
مشوش داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشوه کردن
تصویر مشوه کردن
زشت گرداندن عیب کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرور کردن
تصویر مرور کردن
گذشتن عبور کردن، کتاب و رساله ای را سریعا مطالعه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مریض کردن
تصویر مریض کردن
بیمار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
به خاک سپردن، نهان کردن: زیر خاک زیر خاک کردن در گور نهادن جسد: بعد ازان درمان چشمش چون کنم زنده خود را زین مگر مدفون کنم. (مثنوی)، در زیر خاک پنهان کردن گنجینه و غیره: خزانه لالی و جواهر غیب را در این دریا مدفون کرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفوه کردن
تصویر تفوه کردن
بر زبان آوردن، دهان گشودن بزبان آوردن، سخن گفتن: (حتی باین کلمه تفوه نباید بکنی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفویض کردن
تصویر تفویض کردن
تسلیم و بخشش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مدفون کردن
تصویر مدفون کردن
به خاک سپردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از محفوظ کردن
تصویر محفوظ کردن
Secure, Enshrine
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نفوذ کردن
تصویر نفوذ کردن
Infiltrate, Penetrate, Permeate, Pervade, Pierce, Seep
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از محفوظ کردن
تصویر محفوظ کردن
consacrer, sécuriser
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نفوذ کردن
تصویر نفوذ کردن
infiltrar, penetrar, permear, perfurar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از محفوظ کردن
تصویر محفوظ کردن
consagrar, assegurar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از محفوظ کردن
تصویر محفوظ کردن
einweihen, sichern
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از محفوظ کردن
تصویر محفوظ کردن
poświęcić, zapewnić
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نفوذ کردن
تصویر نفوذ کردن
infiltrujować, przenikać, przekuć, sączyć się
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از محفوظ کردن
تصویر محفوظ کردن
освятить , обеспечить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نفوذ کردن
تصویر نفوذ کردن
инфильтровать , проникать , проколоть , просачиваться
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از محفوظ کردن
تصویر محفوظ کردن
освячувати , забезпечити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نفوذ کردن
تصویر نفوذ کردن
проникати , проникати , пронизувати , проколювати , просочуватися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از محفوظ کردن
تصویر محفوظ کردن
heiligen, beveiligen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نفوذ کردن
تصویر نفوذ کردن
infiltreren, doordringen, doorboren, sijpelen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نفوذ کردن
تصویر نفوذ کردن
infiltrieren, durchdringen, durchbohren, sickern
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از محفوظ کردن
تصویر محفوظ کردن
consagrar, asegurar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نفوذ کردن
تصویر نفوذ کردن
infiltrar, penetrar, permear, impregnar, perforar, filtrarse
دیکشنری فارسی به اسپانیایی